روزگاران قدیم مردی از دست روزگار سخت می نالید پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت : خیلی شور و غیر قابل تحمل است استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟ مرد گفت : خوب است و می توان تحمل کرد استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالابردن ظرفیت و درک خود از مسائل است
:: موضوعات مرتبط:
داستان های کوتاه و پند آموز ,
,
:: بازدید از این مطلب : 504
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0